درصف انتظار

درود بر تئ ای ظریف،کاش بودی در کربلا…..

جناب آقای ظریف وزیر مقتدر تدبیر وامید،سلام ودرود برشما

حال که دلواپسان افراطی شما را بخاطر تدبیر صلح جویانه و قدم زدن با جان کری ودست احترام به آقای اوباما مورد انتقاد قرار می دهند،به این دلواپسی وافراط افسوس فراوان می خورم.

وقتی به شما وتدبیرتان فکر می کنم افسوس فراوان می خورم که چرا تاریخ از وجود حکیم مدبری مثل شما بی بهره بوده است.

بی شک اگر امثال شما وتدبیرامیدتان در کنار پیامبر (ص)وعلی(ع)وحسین(ع) بودن،امروز جامعه وامت اسلامی وضعیتی دیگر داشت وتاریخ به شکل دیگری رقم می خورد.

چرا که سیاست دلواپسان باعث شد پیامبر(ص)در طول فقط 23 سال قریب به 80 جنگ با دنیای اطراف خود داشته باشد وخونهای فراوانی ریخته شود وامت اسلام بارها در محاصره نظامی واقتصادی  قرار گیرد در حالی که می شد با سیاست تدبیر وامید جلوی این فجایع  را گرفت وتاریخ را به شکل دیگری رقم زد.

در عجبم که چرا سراسر قرآن کریم مملواز آیات دلواپسانه وافراطی است!!!!!!؟؟؟؟؟؟

بله. اگر اقلیت دلواپسی مانند مالک اشتر ومحمد بن ابی ابکر و….. اطراف علی(ع) حلقه نمی زند ،امثال اشعث ها با تدبیر وامید تاریخ را به شکل دیگری  رقم می زدند. در آن صورت دیگر علی(ع)تنها در طول 4 سال با سه جنگ عمده با قاسطین ومارقین وناکثین مواجه نمی شد وهمه مردم می توانستند در صلح وآرامش ورفاه ودر فضایی عاری از سایه جنگ وتحریم زندگی کنند.

حیف که دلواپسانی چون مالک نتوانستند قدر نعمت تدبیر و امید در جریان حکمیت را درک کنند…

اما دلواپسان همیشه موفق نبودند ودر زمان امام حسن(ع)تدبیر وامید تئانست صلح با معاویه را به جامعه مسلمین پیش کش کند هر چند دلواپسان اطراف امام (ع)این صلح را جشن نگرفتند وقدر آن را ندانستند….

بی شک اگر امثال شما در کربلا هم  بودند،خبری از جنگ وتحریم ومحاصره وشهادت و اسارت زنان وکودکان اهل بیت نبود

کاش وقتی که عمر سعد به مذاکره آمد ویا شمر امان نامه آورد به جای  دلواپسان افراطی کسان دیگری چون شما متوالی مذاکره می شدند آری چه راحت می شد بایک قدم زدن در کنار شمر و یا گذاشتن دست احترام در دست یزید،تاریخ را به شکل دیگری رقم زد…..

    افسوس که شما نبودی و دلواپسان افراطی  باعث شدند تاریخ به شکل دیگری رقم بخورد…..

هر وقت سیلس خوردی بگو یا زهرا

هروقت دستت رو بستند بگو یا علی

هر وقت بی یاور شدی بگو یا حسین

هر وقت آب خورد ی بگو یا حسین

اما ……اما….. اگر تشنه شدی،    آب نخوردی ،        دستتو بستن،      بی یاور شدی،       سیلی خوردی،  

بگگگگگگگگگگگگگگگو               

                                           امان از دل زینب……….

عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد.دید کاسه ای نفیس وقدیمی دارد که در گوشه ای افتاده وگربه ای در آن آب می خورد.

با خود گفت اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت می شود وقیمت گرانی برآن می نهد.

پس رو به رعیت کرد وگفت:عموجان چه گربه قشنگی داری ؛حاضری آن را به من بفروشی؟

رعیت گفت چند می خری؟

مرد جواب داد یک درهم.

عتبقه فروش پیش ازخروج از خانه قیافه خونسردی به خود گرفت وگفت :عمو جان این گربه ممکن است در راه تشنه شود،بهتر است کاسه را هم به من بفروشی.

رعیت گفت:قربان ؛من به این وسیله تا به حال پنچ گربه فروخته ام.آن کاسه،فروشی نیست…….

  پس بیایید در مورد دیگران خوب فکر کنیم تا………………..

خدایا تو را شکر می کنم که شیعیان را با اسلحه شهادت مجهز کردی که علیه طاغوتها وستمگرانوتجاوزگران قیام کنند وبا خون سرخ خود،ذلت هزار ساله رااز دامن تشیع پاک کنند وارزش واهمیت شهادت رادرمعرکه حیات بفهمند وبا ایمان خدایی واراده آهنین،خود رااز لجنزار اسارت حسدی وروحی نجات بخشند.علی وار زندگی کنند ودر راه سرخ حسین(ع) قدم بگذارند وشرف وافتخار راستین تشیع را که قرنها دست خوش چپاول ستمگران بود دوباره کسب کنند.             

                              « شهید چمران»

 یه یهودی یه کودک مسلمون میبینه؛میگه این کودک عقلش کار نمی کنه بزار برم یه سوتی از مسلمون بودنش بگیرم..

میره جلو میپرسه چرا شما مسلمونها مرده هاتونودفن می کنید؟مثل ما یهودیها نمی سوزونید؟

کودک مسلمان بهش جواب داد؛خب چه می دونم!حتما واسه این که گنج  روخاک می کنن ولی زباله رو می سوزونند